آروناگفتگو: در معماری معاصر امروز نمیتوانيم مبانی صرف را بهطور خام استفاده كنيم بلكه بايد اين مبانی با فرهنگ محل تطابق داده شود چرا كه هر تئوری اگر در عرصه عمل موفق نباشد، فاقد ارزش است.
«سيمون آيوازيان» معمار، نقاش، عكاس و موسيقيدان در گفتوگو با خبرگزاری آرونا درباره معنويت فضا گفت: به مفهوم معنويت فضايی معتقدم چون در مواردی آن را حس كردهام. بهعنوان مثال، بعضی از مساجد قديمی با اين كه متروكه است بههنگام ورود به آن، يك نوع احساس آرامش و حس خوب به آدمی دست میدهد در حالی كه ممكن است در فضای مشابه آن كه فضايی معنوی هم هست اين حس خوب به آدمی دست ندهد.
وی كه دارای مدرك دكترای معماری - هنر و فوق ليسانس تحقيق و بررسی تمدنهای اسلامی از سوربن است، در ادامه افزود: اين آرامش و احساس مثبت، احساسی نوستالژيكی است كه در انسان زنده میشود. بهطور نمونه فضای معنوی كه در من حس مثبت ايجاد كرد مسجد جامع اردستان بود.
استاد دانشگاه هنرهای زيبای تهران معنويت موجود در بعضی از فضاها را محتملاً به سابقه آن فضا مرتبط دانست و بيان كرد: بهطور مثال ممكن است زمينی در گذشته غصبی بوده يا استفادههای نادرستی از آن میشده است و سابقه آن فضا و اثرات گذشته كه در آن باقیمانده بر فضا اثر بگذارد.
آيوازيان در ادامه افزود: حتی میشود در فضای قبرستان هم فضايی معنوی ساخت كه احساس خوبی را به آدمی منتقل كند. چون اين اثر میماند، از بين نمیرود و منتقل میشود. معنويت فضا به احساس بيننده نيز بستگی دارد اين كه گيرندههای بيننده چقدر قوی باشند. البته اين اثر را همه دارند ولی شدت و ضعف آن در افراد مختلف به يك اندازه نيست.
وی كه از سالهای 45 تا 48، چهار مدال طلای نوازندگی گيتار از مسابقات دانشگاهها و آموزشگاههای عالی كشور كسب كرده، در پاسخ به خبرنگار ما درباره اين مطلب كه استفاده از زبانی ويژه جدای از سمبلها میتواند ترجمان تقدسبخشی به فضا باشد، اظهار داشت: بايد يك فضای معنوی دارای اثراتی باشد كه بيننده بداند اين بنا، فضايی معنوی است. البته يك محيطی مثل محيط كويری نيز میتواند احساس خوبی به انسان منتقل كند جدای از اينكه بنايی زيبا داشته باشد. با مطالعه تاريخ اديان و پيامبران درمیيابيم كه اغلب اينان در صحرا و بيابانها گلهداری میكردند و به خاطر تميزبودن فضا، الهاماتی به آنها دست میداد.
اين معمار در ادامه با ذكر مثالی به روشنكردن مبحث فوق پرداخت و توضيح داد: نمازی كه هنگام سحر قبل از طلوع آفتاب خوانده میشود، اثرش به مراتب بيشتر از نمازی است كه به هنگام ظهر خوانده میشود. اين امر شايد به خاطر خفتگی بعضی از عوامل منفی است يا به طور كلی هنگام آغاز روز آلودگیها كمتر است. ممكن است در فضايی كه سمبوليك نيست شما را تحت تاثير قراردهد. اين تاثير و تاثر بستگی به گيرنده فرد دارد اينكه فرد چقدر معتقد باشد چون هر كسی برای خودش گيرندهای دارد.
وی در مورد تاريخگرا عملكردن معماران بهطور كلی و معماران ايرانی به طور خاص چنين اظهار نظر كرد: اين امر به نگرش و جهانبينی معمارانه هر معمار بستگی دارد. مطالعات جهانی معماران جديد ما بسيار اندك است. اگر معماران معاصر ما معماری جهان اسلام را در مراكش، تونس مطالعه كنند و علاوه بر آن حتی معماری معماران خارجی كه در معماری اسلامی كار كردهاند را مطالعه كنند، مشاهده میكنند كه آن معماران سعی میكنند در معماری اسلامی نوآوری كنند بدون اين كه شكل رئال يا تاريخی به آن بدهند.
مدرس رشته ليسانس كاربردی موسيقی در ادامه افزود: البته اين امر بستگی دارد به اينكه اطراف آن بنای معنوی چه اماكنی باشد. شايد در بافت قديمی بهخاطر قدمت داشتن آن بنا نتوانيد به اين مساله توجه كنيد اما در بافت جديد میتوانيد به اماكن اطراف بنايی كه میخواهيد بسازيد توجه داشته باشيد. اينگونه نوآوری به هويت فضا آسيبی وارد نمیكند. البته ذكر اين نكته ضروری است كه استفاده از سمبولهای تداعیدهنده گذشته، هنر میخواهد.
آيوازيان در پاسخ به خبرنگار ما مبنی بر اينكه جايگاه تئوری و توليد دانش در كل عرصه معماری و در معماری معاصر ما چگونه است، بيان داشت: اصولاً هر نوع فنآوری حتی بخش هنری نياز به يكسری تئوری دارد. اين تئوری حكم مبانی را دارد بهطوری كه اگر بهطور عملی كاربرد نداشته باشد فاقد ارزش است. متاسفانه در بعضی از دانشكدهها مبانی نظری را طوری تدريس میكنند كه فارغالتحصيل اين رشته، از آن مبانی نمیتواند استفاده خلاقانه كند. اين مبانی ارائهشده در دانشكدههای ما خيلی شخصی و سليقهای است بهگونهای كه تاييدشده سيستمهای جهانی نيست. برداشت شخصی استاد از اين مبانی برای دانشجو گيجكننده است.
عضو هيئت علمی دانشگاه درباره ارتباط مبانی معماری با فرهنگ ايرانی و معماری قديم ايران گفت: در معماری قديم ما يك نقطه شروع و يك نقطه اوج داريم و هنگامی كه میخواهيم اين معنا را تداعی میدهيم بايد كاملاً اين معانی در معماری معاصر عمل شود. برای نمونه كتاب نگاهی به مبانی معماری «از فرم تا مكان» نوشته پیير فون مايس را كه ترجمه كردهام مبحثی جديد را به آن اضافه كردم و در آن مبانی ارتباطی فرهنگ ما با معماری جهانی مقايسه شده است. اين كتاب چاپ شد و در سال 85 از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی كتاب منتخب سال معرفی شد.
آيوازيان در پايان سخنان خود بيان داشت: در معماری معاصر امروز نمیتوانيم مبانی صرف را بهطور خام استفاده كنيم بلكه بايد اين مبانی با فرهنگ محل تطابق داده شود. هر تئوری اگر در عرصه عمل موفق نباشد، فاقد ارزش است. خلاقيت به دانش صرف ربطی ندارد. يك فرد میتواند معمار قابلی باشد و كارش به لحاظ علمی و اصول معماری تقريباً اشكالی نداشته باشد ولی كارش فاقد روح باشد.