تورین در شمال غربی ایتالیا هفتهی گذشته از 29 ژوئن تا 3 ژوئیهی میزبان بیست و سومین همایش جهانی اتحادیهی بینالمللی معماران (UIA) بود. همان کنگرهای که سه سال پیش با حضور پرتعداد ایرانیها در استانبول برگزار شد و قرار است دورهی بیست و چهارم آن سه سال آینده در توکیو برگزار شود.
برای من تدارک سفری چند روزه به تورین البته کار دشواری نبود. پروازی یک ساعته از وین به میلان و از آنجا سفری دوساعته با قطار تا مرکز تورین. گسترش خط آهن در شهرهای اروپایی به حدی چشمگیر است که سفرهای ریلی گزینهی منطقیتری برای مسافرتهای بینشهری نسبت به سفرهای هوایی هستند. پایت که به فرودگاه میلان میرسد باید فرسنگها طی کنی تا به مرکز این شهر برسی ولی در تورین یا اصولاً هر شهر دیگری وقتی از قطار پیاده میشوی، میتوانی مطمئن باشی که فاصلهی چندانی تا مرکز شهر نداری. این بار البته خبری از حضور گستردهی ایرانیها در همایش نیست. البته منظور از حضور بیشتر حضور فیزیکی است وگر نه در پانلهایی که به ارائهی مقالات ارسالی به همایش اختصاص یافته، نام شرکتکنندگان ایرانی بصورت قابلتوجهی به چشم میآید.
Lingotto محل برگزاری این همایش پنجروزه، از ابعاد مختلفی دارای اهمیت است. نخست از آن جهت که معرف یکی از نمونههای اولیهی ظهور مدرنیسم در طراحی ساختمانهای صنعتی است، تا جایی که لوکوربوزیه این ساختمان را که حدفاصل 1916 تا 1923 به سفارش کارخانهی خودروسازی فیات طراحی شده، «یکی از تأثیرگذارترین آثار عصر صنعتی» و «الگویی راهبردی در طراحی شهری» معرفی میکند. کارخانهی فیات در دههی 70 و 80 میلادی و با تغییر فرآیند تولید خودرو از Lingotto به محل دیگری نقل مکان کرد، تا اینکه رنزو پیانو مجدداً با ارائهی طرحی جدید برای این مجموعه در سال 1989، Lingotto را از بنایی متروکه به مرکز خریدی مدرن و مجهز به سالنهای متعدد برای برگزاری همایشهای بینالمللی تبدیل کرد. فاصلهی Lingotto از مرکز شهر نسبتاً زیاد است، به همین خاطر مدیران شهری تورین درصددند تا تنها خط متروی این شهر– که برای نخستین بار به مناسبت برگزاری المپیک زمستانی 2006 به بهرهبرداری رسیده است – را تا سال 2010 میلادی تا Lingotto ادامه دهند. در صورت تحقق این طرح، تورین به یکی از مناسبترین گزینههای اروپایی برای برگزاری همایشهای بینالمللی مبدل خواهد شد. بویژه که شهر در سالهای اخیر در حال تغییر سیمای خود از مرکزی صنعتی به فرهنگی است.
بازگردیم به خود همایش. جو حاکم بر همایش این دوره به شدت ایتالیایی بود. چیزی در حدود 8000 نفر در همایش تورین شرکت کرده بودند، که بنا به آمار کمیتهی برگزاری در جلسهی افتتاحیه، نیمی از این تعداد را شرکتکنندگانی از کشور میزبان تشکیل میدادند و در جمع 633 سخنران هم 200 نفر معمار، منتقد و تاریخهنردان ایتالیایی حضور داشتند. Transmitting Architecture (انتقال یا ارسال معماری؟) شعار اصلی همایش بود که در تمامی تبلیغات رسمی و پانلهای اصلی این همایش با محوریت دادن به گذشته، امروز و آیندهی معماری بدان پرداخته شده بود. مباحثی همچون تاریخ، فرهنگ، میراث و آموزش (مربوط به گذشتهی معماری)، دموکراسی، مشارکت، گفتگو و تصمیمسازی (مربوط به امروز معماری) و در نهایت امید، نوآوری، پایداری و حفاظت از محیط زیست (مسالهی فردای معماری) از اصلیترین گرایشها در سلسله نشستهای این همایش بودند.
تنوع افراد شرکتکننده در این همایش خیرهکننده بود. از دوردستترین کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین هم افرادی در قالب دانشجو یا معمار مستقل خودشان را برای شرکت در این فستیوال معمارانه به تورین رسانده بودند، ولی در مقابل اکثریت سخنرانان را کماکان همان چهرههای نامآشنا یا گمنام اروپایی و آمریکایی تشکیل میدادند که از کمترین ارتباطی با کشورهای در حال توسعه و معماری آنها برخوردار هستند. پیتر آیزنمن به عنوان نمونه، در پایان جلسهی سخنرانیاش در پاسخ به دانشجویی از اکوادور که نظر او را دربارهی نقش معماری در توسعهی کشورهای جهان سومی جویا میشود، تقسیمهای جهان اول/دوم/سوم را تفسیر نادقیقی از دنیا توصیف میکند و در مقابل ادعا میکند که شخصاً زندگی در کشوری با مشخصههای جهان دوم و سوم را به زندگی در آمریکا ترجیح میدهد و همهی اینها را با انتقاد از فرهنگ مصرفی مردم آمریکا و جایگزینی ارتباطات بیروح دیجیتالی با تفکر اصیل انسانی در کشورهای توسعه یافته همراه میکند.
مراسم افتتاحیه با ضعفی مشهود در برنامهریزی و در فضای سرباز قصر Venaria در حومهی تورین انجام میشود. اتوبوسهای مخصوص همایش، شرکتکنندگان را به قصر انتقال میدهند و استادیوم دلآلپی از شناختهشدهترین سازههایی است که در حاشیهی شمالی شهر توجهها را به سمت خود جلب میکند. قصر محیط دلپذیری است که متأسفانه به علت ریزش بیوقفهی باران و عدم پیشبینی سرپناهی موقت برای میهمانان، برگزاری مراسم افتتاحیه را با افت و خیزهای فراوانی همراه میکند.
در روزهای برگزاری نشستها، به سخنرانی و خطابههای این افراد گوش دادم: هانی رشید، آرون بتسکی، کنگو کوما، مارک وایجلی، مایکل سورکین، بنهدِتو کامرانا، ماسیمیلانو فوکساس، پیتر آیزنمن و... . البته پانلهای دیگری هم بودند که به دلیل همزمانی یا تغییر در برنامهها از دستشان دادم. بازگویی سخنرانیها از حوصلهی این نوشته خارج است و البته فایدهای هم در روایت دوبارهی آنها به دلیلی که در ادامه عنوان خواهم کرد، نمیبینم. فقط امیدوارم در فرصت دیگری بتوانم دربارهی سخنرانی یک ساعتهی آیزنمن در جایی چیزی بنویسم. مطلبی که در ایام برگزاری این همایش برای من مشهود شد، اعتبار UIA در دنیای معماری چه در عرصهی دانشگاهی و چه در عرصهی حرفهای است. چنین به نظر میآید که UIA به جای اینکه وزن و اعتبارش را از روی محتوا و خروجی فعالیتهایش کسب کند، بیشتر به جایگاه تثبیتشدهاش در مقام یک انجمن صنفی غیردولتی متشکل از معماران جهان دل خوش کرده و به همین خاطر به جای تمرکز بر روی دکترینی خاص و هدفمند در عرصهی تولید آثار معماری و گسترش مقولهی پژوهش، سیاستهایی را در مقیاس کلان دنبال میکند که تأکید اصلیاش بیشتر بر روی «معمار» است تا خود «معماری». البته استثناهایی هم مثل مرکز پمپیدوی پاریس و اپرای سیدنی وجود دارند که بیشتر متعلق به فعالیتهای پیشین این اتحادیه هستند.
با توضیح مختصر بالا، طبیعی است که این همایش معماری بیشتر کارکردی در حد یک جشنوارهی سهسالانه «معماران» داشته باشد و با استقبال گستردهی سخنرانان و شرکتکنندگان از کشورهای مختلف واقع شود. فرصتی که UIA برای دید و بازدید و خودنمایی در اختیار «معماران» قرار میدهد، بدون تردید فرصتی یگانه است که حتی کهنهکارترین معمارن را برای حضور در آن وسوسه میکند. در چنین جشوارهای است که میتوانید از نزدیک به دیدار ستارهی محبوبتان در عالم معماری بروید و به جای اینکه با او به گفتوگو دربارهی آثارش بنشینید، قلم و کاغذی از جیب درآورده و امضایی به یادگار از او طلب کنید. نظرم از این نوشتار نادیده گرفتن جنبههای مثبت برگزاری همایشهایی از این دست نیست، که فراواناند، بلکه منظورم برجسته کردن حواشی پررنگ چنین نشستهایی و اشاره به انگیزههایی است که مثلاً معماران را برای شرکت در همایش اخیر به تورین کشانده است. به عبارت دیگر، فکر میکنم برای حضور در چنین نشستهایی، دوربین عکاسی و فیلمبرداری ابزارهای مناسبتری در خدمت شما خواهند بود تا قلم و کاغذ. قلم و کاغذ البته لازم است ولی مورد مصرفاش بیشتر همانی است که در بالا به آن اشاره کردم.
بنابراین دستاورد این سفر برای من بیشتر از آنکه افزوده شدن به اندوختههایم از دنیای معماری باشد، تصاویری هستند که بواسطهی حضور در ضیافتی معمارانه و دیدار از نزدیک با «معماران» ثبت کردهام (اینجا) و اصولاً هم فکر میکنم ذات یک جشن چیزی جز حاضر شدن در آن و لذت بردن از لحظاتش نباشد. لحظاتی که برایم با نماهایی محو از زیباییهای مرکز شهر تورین و غذاهای دلچسب ایتالیایی آمیخته شدهاند.
رویدادهای جانبی دیگری هم در شهر جریان داشتند مثل نمایشگاه مبلمانهای طراحی شده توسط لوکوربوزیه یا یادبود 100 سالگی اُسکار نیمایر با نمایش آثارش که متأسفانه فرصت بازدید هر دو را از دست دادم. مدال طلایی همایش امسال هم در روز آخر به تئودور گونزالز دو لئون، معمار مکزیکی بابت یک عمر فعالیت در زمینهی معماری اهدا شد.
جشن و شادمانی معمارانهی ما هم به اتمام رسید.
پیوند مرتبط:
مجموعه تصاویر