
حجم كنونی ابنیه كه بدنه صنایع زیربنایی، مادر و تولید كالایی موجود ایران را در خود جای دادهاند، بر میلیونها متر مكعب فضای ساخته شده بالغ میگردد. به استثنای بخش كوچكی از آن كه بر اساس اصول و مبنای قابل قبول و روز آمد فنی بطور اعم و معماری بطور اخص بنا گردیده است، بخش اعظم آن را یا ابنیه كهنه، فرسوده و از رده خارج قدیمی تشكیل میدهند و یا اصولاً به ساده ترین شكل و كم هزینهترین مصالح ساختمانی سر هم بندی شدهاند.
ابنیه از رده خارج صنایع قدیمی ایرانند كه نه تنها از لحاظ ساختمانی، بل از لحاظ فنآوری و ماشینالات نیز كهنه و قدیمیاند و نیاز به نوسازی و یا حتی دوبارهسازی گسترده دارند. صنایع نساجی نمونه بسیار روشنی از اینگونه صنایع به شمار میآیند.
بدیهی است كه رسیدن به صنعت پیشرفته و روزآمد كه بتواند ضمن تأمین نیازهای به سرعت فزاینده بازار ملی، ورودی موفق و پایدار به بازارهای جهانی داشته باشد، بدون تامین استانداردهایی كه در آن جنبههای زیست محیطی، مطالبات نیروی كار و مدیریتی و حداكثر بهرهوری رعایت گردیده شده باشد، ممكن نخواهد بود، و این امری است كه برخوردی مسئول و دورنگرانه را طلب میكند. بدین ترتیب میتوان ابعاد مشروحه زیر را بعنوان « پیش در آمدی بر معماری برای صنایع در ایران » ذكر نمود.
1- معماری صنایع دارای ابعاد تخصصی، حرفهای و آموزشی ویژه خود است. پاسخهای معمارانه مناسب به نیازمندیهای در حال گسترش این رشته، نیازمند پیشرفت و ارتقاء روششناسی، دانش علمی، تجربیات فنی، روانشناسی كار، جامعهشناسی تولید، بهداشت محیط، امنیت حرفهای و بطور كلی علوم رفتاری است.
2- با رشد شتابان و گسترش و پیچیدگی روز افزون عرصههای علمی و توسعه فناوریها و تنوع فرایندهای تولیدی، روز به روز بر تنوع و پیچیدگی طراحی و اجرای این گونه ابنیه افزوده میشود. به علاوه مطالبات اجتماعی عوامل انسانی تولید اعم از مدیران، كارگران، كارمندان، مهندسین و صنعتگران و فرهنگ و سلیقه عمومی در این زمینه مرتباً در حال افزایش است.
3- به سبب نیاز كشور به صنایع و كارخانجات پیشرفته و مدرن و غنی بودن سرزمین ما از لحاظ منابع اولیه، ناگزیر حركت بخش طراحی بویژه معماری بعنوان آغاز كننده طراحها به سمت صنعت اجتنابناپذیر خواهد بود. علیهذا هر گونه سرمایهگذاری بیشتر حول تربیت معماران صنعتی و اهمیت دادن به نقش آنها، كشور را در آینده از پشتوانه محكمی در حیطه یكی از نیازهای حتمی آن برخوردار خواهد ساخت.
4- اولیاء امور و مجریان پروژههای بزرگ و كوچك در كشور، حضور معماری را از ابتدای پروژه بایستی جدی تلقی كنند تا هر پروژه در جای خود یك اثر پر معنا و دارای مفاهیم ارزشمند فرهنگ غنی ایران باشد. اگر در معماری صنعت، عناصر به جا و با تفكر انتخاب شوند، حتی بحث فرهنگ ملی را میتوان با بكارگیری عناصری كه متذكر هویت ما باشند، مطرح كرد.
5- اقدامات گستردهای میبایست برای تبدیل به احسن و روزآمد كردن و گسترش توده عظیم ساختمان صنایع كوچك و متوسط كه در چند دهه اخیر با توسل به كم هزینهترین و سادهترین وسائل و مصالح احداث گردیده و اغلب فاقد حداقل استانداردهای مورد نیاز میباشند. بعمل آید و بازسازی و نوسازی ابنیه صنایع قدیمی و فرسوده (اعم از دولتی و خصوصی) مورد توجه قرار گیرد.
6- تقویت و ایجاد نهادها و موسسات تحقیقاتی برای بررسی چونی و چندی مشكلات مربوطه و همچنین تدوین استانداردهای ملی، محلی، موضوعی و بخشی مربوط به ابنیه صنعتی، میتواند راهگشا باشد. به علاوه بازنگری و روزآمد كردن قوانین و مقررات ناظر بر ساخت و سازهای ساختمانی در بخش صنایع (زیربنایی، مادر و تولید كالایی) به شدت مورد نیاز است.
7- وظایف معمار صنایع فراتر از طراحی سایت و ساختمانها با كاربریهای گوناگون است و نقش حساس این معماران ایجاب مینماید كه در ارائه هر پیشنهاد و طرح، پیش نیازهایی را فراهم آورده باشند. شناخت و زندگی در محیطهای صنعتی و كارگری و درك مستقیم روح و مفاهیم رایج در آنها، طراحی متناسب با ویژگی هر صنعت و فضاهای مرتبط با آن، كنترل و ایجاد نسبتهای متعادل بصری، از جمله پیش نیازهای ضروری برای دستیابی به یك طرح مناسب صنعتی است.
8- فرهنگ تولید و توسعه و آموزش حین كار در فضای تولیدی، میدان خوبی برای رشد دارد. بعلاوه واحد تولیدی مرزهای فضائی ـ طبقاتی را موقتاً (در مكان و زمان) و بطور مقطعی در هم میریزد و فضایی فراهم میآورد كه عوامل انسانی تولید از طبقات گوناگون (فرودست و فرادست و میانی) در یك فرایند تولیدی با هدفی مشترك گرد هم میآیند و رابطهای ارگانیك ما بین آنها برقرار میشود. در این رابطه حیاتی، كیفیت فضایی جداییساز محو یا قابل عبور میگردد. معماری خوب صنعت میتواند كمك بزرگی به ارتقاء روابط انسانی در این سطح نماید.
9- برنامههای آموزشی عالی در زمینه معماری صنایع میبایست گسترش یابد و اگر نمیتوان آنرا بصورت رشته مستقل در درون ساختار دانشكدههای معماری شكل داد، این قابلیت را دارد كه بعنوان یك گزینش مستقل با دروس ویژه خود در دوره كارشناسی ارشد تلقی شود. بعلاوه تشویق، ترغیب و هدایت دانشجویان كارشناسی ارشد و دكترای رشته معماری، جامعه شناسی و… برای پرداختن به موضوعات و مشكلات مبتلا به صنعت میتواند این مقوله را به طرزی مناسب در سطوح عالی آموزشی هدایت نماید.